Anahita (@yazdi_anahita) 's Twitter Profile
Anahita

@yazdi_anahita

کارشناس مارکتینگ و تبلیغات/ معلم زبان انگلیسی👩🏼‍🏫 /تازه واردِ دنیای product management / دانشجوی رشته مدیریت کسب و کار📚

ID: 1617524870224519168

linkhttps://www.instagram.com/anahitayazdi.life?igshid=ODA1NTc5OTg5Nw%3D%3D&utm_source=qr calendar_today23-01-2023 14:10:09

4,4K Tweet

2,2K Followers

1,1K Following

Anahita (@yazdi_anahita) 's Twitter Profile Photo

آدم وقتی سلامتیشو از دست میده،تازه میفهمه قدر چه گوهریو نمیدونه. من با تجربه‌‌ تب ۴۱ درجه و حال نزدیک به تشنج، واکنشای آلرژیک و خاص بدنم نسبت به داروها و مریضی، حساسیت شدید دارویی و خلاصه گذروندن سه روز واقعا سخت یه بار دیگه فهمیدم هیچی مهمتر از سلامتی نیست.

Anahita (@yazdi_anahita) 's Twitter Profile Photo

بچه‌ها این ویروس جدیده خیییلی سمجه😑 مراقب خودتون(اگر کوچولو دارید خیلی بیشتر) باشید که این روزا مریض نشید.

Anahita (@yazdi_anahita) 's Twitter Profile Photo

هر شب دقیقا این ساعتا که میشه میرم سراغ آنلاین شاپ‌هایی که میشناسم و دستم میرررره که سفارش بدم یه چیزی و همون لحظه است که پیام میاد:عشقم بخوابیم یا تو بیدار میمونی؟ و من مثل بچه آدم میگیرم میخوابم خودمم بیچاره نمیکنم😂 عشقم بیا امشبم به دادم برس زودتر😂❤️

Anahita (@yazdi_anahita) 's Twitter Profile Photo

این مرد محاله بیاد به من بگه پول بزن برام. این حرکتش عالی بود🤣 مسئله حل شد، با تشکر از رسیدگی سریع ایشون😂❤️

این مرد محاله بیاد به من بگه پول بزن برام.
این حرکتش عالی بود🤣
مسئله حل شد، با تشکر از رسیدگی سریع ایشون😂❤️
Anahita (@yazdi_anahita) 's Twitter Profile Photo

بچه‌ها خواهش میکنم اگه جایی از این کتریِ ناز و بامزه دیدید میفروشه بهم بگید بدون لحظه‌ای درنگ بخرمش🫠 آخه شما اون جوجه اردکا رو ببینید🥺🥲 مااااادر🤌🏻

Anahita (@yazdi_anahita) 's Twitter Profile Photo

فردا صبح رسما میرم سر جلسه‌ای که کار جدیدمو استارت بزنم.بابتش هم ذوق دارم،هم استرس و هیجان. نمیدونم چی قراره بشه ولی میدونم که من خیلی جنگیدم تا به اینجا برسم.میدونم که روزهای سختی هم خواهم داشت اما نباید یادم بره رویا و هدفام چیا بودن. به امید موفقیت همه‌مون❤️

Anahita (@yazdi_anahita) 's Twitter Profile Photo

واقعا چشم عضو خوشبختیه که پلک رو داره، هر موقع لازم هست دیگه نمیبینه. مغزم باید یه مکانیزمی داشت که یه مقدار فکر نکنه. این بی صاحاب حتی تو خوابم داره خودشو رنج میده. بدبخت | لئون |

Anahita (@yazdi_anahita) 's Twitter Profile Photo

به نظرم هر کسی باید به خودش حق بده که تو یه روزایی در پایینترین و منفی‌ترین مودِ خودش باشه و نخواد کار خاصی بکنه و با کسی در ارتباط باشه. چون ممکنه از هر حرف و حالتی برداشت کاملا اشتباه داشته باشه و سوتفاهم ایجاد بشه. بیایید با خودمون مهربونتر باشیم❤️

Anahita (@yazdi_anahita) 's Twitter Profile Photo

بچه‌ها جدا کی یه کمپین راه میفته که بریم همه با هم این بلاگرای *به معنای واقعی کلمه* دوزاری رو بلاک و ریپورت کنیم؟🤔 یا واقعا هیچ ارگانی پیدا نمیشه که یه نظارت خیلی جدی روی محتواهای اینا داشته باشه؟ #کاملا_جدی

miladtirandaz | میلاد تیرانداز (@miladtirandaz) 's Twitter Profile Photo

از همین لحظه، با حمایت ویژه ایسمینار به عنوان #اسپانسر، همه علاقه‌مندان می‌تونن به‌صورت «رایگان» در این وبینار شرکت کنن. اگه به عنوان یه مارکتر به دنبال یادگیری تکنیک‌های درآمدزایی در صنعت مارکتینگ هستید، همین حالا ثبت‌نام کنید! ایسمینار

از همین لحظه، با حمایت ویژه ایسمینار به عنوان #اسپانسر، همه علاقه‌مندان می‌تونن به‌صورت «رایگان» در این وبینار شرکت کنن. اگه به عنوان یه مارکتر به دنبال یادگیری تکنیک‌های درآمدزایی در صنعت مارکتینگ هستید، همین حالا ثبت‌نام کنید!
<a href="/eseminarir/">ایسمینار</a>
Anahita (@yazdi_anahita) 's Twitter Profile Photo

اگر کار میکنی اگر مطالعه میکنی اگر ورزش میکنی اگر از خانوادت حمایت میکنی اگر تلاش میکنی به بهترین خودت تبدیل شی اگر کاری ازت برمیاد برای بقیه انجام میدی و اگر کسی تاحالا ازت تشکر نکرده، من ازت تشکر میکنم که دنیا را به جای بهتری تبدیل میکنی ❤️

Anahita (@yazdi_anahita) 's Twitter Profile Photo

هر چی غر داشتم تو جلسه زدم و آخیشششش😁 سبک شدم واقعا! همین مونده بود توی کار با لحنِ *مثلا شوخی* که کاملا کنایه ازش میباره هر چی دلشون میخواد به آدم بگن و برن😒 نه عزیز من، من با کسی اصلا شوخی ندارم!

Anahita (@yazdi_anahita) 's Twitter Profile Photo

این تیکه از خونه‌مون دقیقا مثل عصر پاییزِ خونه‌ی مامان بزرگ بود. اون موقع که از مدرسه اومده بودم و مامانی با چای و یه عالمه خوراکی ازم پذیرایی میکرد، من با ذوق میخوردم و با بی خیالی و‌ بدون ترسِ از فردایِ نامعلوم، زیر همون نور‌ دراز میکشیدم و خوابم میبرد. :))

این تیکه از خونه‌مون دقیقا مثل عصر پاییزِ خونه‌ی مامان بزرگ بود. اون موقع که از مدرسه اومده بودم و مامانی با چای و یه عالمه خوراکی ازم پذیرایی میکرد، من با ذوق میخوردم و با بی خیالی و‌ بدون ترسِ از فردایِ نامعلوم، زیر همون نور‌ دراز میکشیدم و خوابم میبرد. :))
Anahita (@yazdi_anahita) 's Twitter Profile Photo

از صبح تا حالا از مدرسه‌ی نزدیک خونه مون داره صدای این آهنگ «باز آمد بوی ماه مدرسه» میاد. بابا مگه نباید قطعش کنید این بچه‌ها برن سر کلاس؟ :|| حالم بد شد به خدا🫠