"آخرش روزی بهار خنده‌هامان می‌رسد ...!" قیصر امین پور

فیودور داستایفسکی: "و آن‌چه در درونم می‌جوشد، بی‌نهایت بیش‌تر از آن چیزی‌ است که به صورت کلمات بیرون می‌آید ...!"

زاده‌ی اضطراب جهانیم.

«خاورمیانه را به تقلید چشمان شرقی تو ساخته‌اند؛ پر التهاب ، اندوهگین ، خسته و زیبا…» [نزار قبانی]

گور پدر #دموکراسی که گور پدر #سلطنت که گور پدر #جمهوری که گور پدر #شکوفایی که گور پدر... . که #نتانیاهو بیاورد

بعد برای ما سوال پیش میاد چطوری استعمارگران برای ما و بقیه سرزمینها شاه و حاکم انتخاب میکردن! :) تو قرن ۲۱ دارن با حرف کسی که به کشورشون حمله کرده خود ارضایی میکنن و براش هورا میکشن...

لعنت بر همه‌ ی آن‌ ها که آتش جنگ را افروختند. ما تا کی باید بهای جهل و تعصبتان را با زندگی‌ و جوانی مان بدهیم؟ تهران، قلب تپنده‌ ایران، زیر آتش نادانی شما می‌سوزد… #Iran #Tehran

در این پیروزی! و تحمیل آتش بس! به دشمن، بیش از نیمی از فرماندهان سپاه شهید شدند به قول ناپلئون اگر یک بار دیگه پیروز بشیم نابود میشیم

دوقدم مانده به دوران گذار

آخر هفته ‌رو با یه بشقاب پاستا و حال خوب شروع کردم… یه‌ جور آشپزی ‌تراپی با طعم پستو و پنیر و برگ‌های سبز زندگی! 🌿

ما فراموش نمی‌کنیم، بلکه چیزی خالی در ما آرام می‌گیرد. [بارت]

وقتی زمان تراکم اندوهی است و لحظه لحظه گلویت را می‌فشارد. [محمد مختاری]

همه در حیرت بودند که او چگونه این وضع زندگی را می‌تواند تحمل کند ولی او عادت کرده بود. [برادران کارامازوف | داستایوفسکی]

🎥ما مصدق را ساقط کردیم و او نهایتا در زندان مُرد! چون ما (آمریکا) با گستاخی تمام تصمیم گرفتیم که صاحب نفت ایران بشویم👇👇 👈 مجری مشهور آمریکایی در شبکه «سی ان ان» حسابی خدمت جنگ طلبان آمریکایی رسید: ✅گستاخی سیاست خارجی آمریکا طوری است که انگار همه چیز در یک خلأ اتفاق افتاده

سرزمین ما زخم‌های ماست: به کدام سوی بگرویم با که صلح کنیم یا با چه کسی بجنگیم؟ گردن هستی کج است کج. [ آدونیس]

بدبخت ملتی که تاریخش رو ندونه، و بدبختر ملتی که از تاریخ درس نگیره!!! من هم جزیی از این ملتم....

خالص‌ترین نوع تنهایی در هنگام بروز فاجعه تجربه می‌شود. . جیغ ادوارد مونک-۱۹۱۰

چون دیشب برای آتش بازی با دوستانم بیرون نرفتم،امشب خودم رو با پخت غذایی که دوست دارم سرگرم کردم. استیک مغز Rumsteck با سس پنیر Roquefort قوام‌ آمده در کنیاک … نه وعده ای برای سیر شدن، که بازی ظریفی بود میان زبان و شهوت یا که لذتی خزنده بود از زبان تا جان… 🥩🍷🎆

باید ببوسمت؛ آنقدر که تنهایی غریبه شود. . بوسه ادوارد مونک-۱۸۹۷

جدایی تصوری دردناک از نقص بنیادین خویشتن است. . جدایی ادوارد مونک-۱۸۹۶