آینده نگری نعمت بزرگیه ولی تا وقتیکه با زیادی فکر کردن به پیچ و خم کار زمین گیرت نکنه چون از اون مرحله به بعد از نعمت بودن ساقط و نکبت حساب میشه

بچه ها یه ترکیب تنبلانه جدید پیدا کردم ژله موزی و سس شکلاتو واسه تنوع با هم خوردمو نتیجه مورد پسند بود شمام خواستین امتحان کنید

دهن مردمو نمیشه بست قبلا که دربست میگرفتم سریع برسم خونه پیغام میدادن که خانم عبدی چرا اینقد به راننده ها زیادی کرایه میده الان که صبر میکنم عصر تکمیل شن میگن آدم باید مثل خانم عبدی ریلکس باشه بگه اگه ساعت چهار خواستین برین دنبال منم بیاین یکی به حضرات بگه ریلکس نیستم ماشین ندارم

اونوقت کدوم خری بهشون فرصت خشاب عوض کردن داد؟

ثبات نت به حدی کمه که تو فاصله وصل شدن وی پی ان هم پینگش عوض میشه🤦🏻‍♀️

یه گلدون بلور داریم همیشه داخلش گل مصنوعی بود امروز دیدم توش آبه و گفتم این دیگه چه مسخره بازی اییه و توذهنم گفتم شایدم برای اینکه نیوفته و سنگین شه توش آب ریختن که یهو مامانم جواب داد گل توش واقعیه

از کنار یه خرازی رد میشم گفتم برم یه نگاهی بندازم شاید خریدم کردم گیره روسری هاش به نظر جالب اومد چند بار امتحان کردم روسریمو نخ کش کرد بهش میگم میگه نه شما اشتباه استفاده کردی و باید بازش کنی آخه مرد حسابی دارم برا اعتبار خودت میگم وگرنه دفعه اولم نیست که حیف روسریم

اینطوریه که اولش فقط میخوام ظرفمو بذارمش تو سینک بعد میگم زشته بزرگ شدی حداقل خالیش کن خالیش که کردم اینطوری که میگم یکم مایعم بریز حداقل چربیش بره و درنهایت میگم که تو که تا اینجاشو انجام دادی یه دستم بهش بکش و بدین صورت اشرف مخلوقات تنبلی خودشو دور میزنه

رفتم یه بسته پونصد تایی از این لیوان کوچیکا که تو کافه کنار اسپرسو میدن گرفتم برا ژله و حدس بزنید بین اون خرت و پرتا دقیقا چیو یادم رفته بگیرم؟ بله همون پودر ژله

۱۲ گیگ از بستم مونده و فردا تموم میشه میخواستم انیمه دانلود کنم حروم نشه که در کمال تعجب دیدم همچنان دارم رو کیفت ۴۸۰ کلیلک میکنم یعنی حتی برای تموم کردن بسته هم منطقم اجازه نمیده بابت فیلمی که قراره به بار ببینم بیش از حد لازم نت مصرف کنه

وقتی حاضری همه کار کنی غیر درس خوندن مدت مدیدی قلمو هام تقریبا تار عنکبوت گرفته بود

منم همینطور آکازا منم همینطور

یکم سخته وقتی اسم خودم رو اکانته بگم اگه بخواین فاطمه عبدی رو تو سه کلمه معرفی کنید چی میگید ولی میگم

یعنی زندگی به اندازه کافی روستتون نکرده که میرین بهAi هم سفارش میدین؟

چون نسخه دموشو دیده بودین گفتم پرمیومشم بذارم

ای وای دلار ۱۰۰ تومن شد چیزایی که قبلا نمیتونستم بخرم رو الان نمیتونم بخرم

خب خب خب خاطرات یک دارو سازو کم پیش تموم کردم و باید بگم جا خوردم چون بخاطر خلاصه ایی که ازش خونده بودم به غلط فک میکردم ایسکایه و سمتش نرفتم راجب دختر خونده یه پزشکه که میدزدنش و به عنوان ندیمه به قصر میفروشن و یه شاهزاده خواجه نماست که معما های حرمسرا رو حل میکنن

باز مناطق گرمسیر یه چیزی ولی نمیفهمم مشکل مناطق دیگه با پارچه به این دست گلی چی بوده که اینقد از چپ و راست و بالا و پایین لباس کم کردن زیباییشو گرفتن نه دامنی نه سرآستین خوشگلی نه وقاری هیچی از طفلک نمونده

هر اثر فاخری یه کپی بی‌ارزش داره

تیکه اول پیتزا رو بدون سس خوردم و کم کم داشتم احساس ایتالیایی بودن میکردم که رگ جنوبیم اجازه ندادو با سس تند از رو ایتالیا رد شد