گفتم شب تعطیل رگ‌به‌رگ شید

به لحاظ روانی دوست داشتم الان تو اتاق زیرشیرونی تو یه شهر اروپایی بودم و تو هوای بارونی یکم پنجره رو باز می‌کردم و میرفتم زیر پتو چرت می‌زدم.

چمیدونم مثلا صبح پاشی ببینی بوی خاک بارون خورده از لای پنجره پیچیده توی اتاقت..

ابراهیم بتِ سنگی رو شکست. ولی برای خدای خودش با سنگ خونه ساخت.

قصد دارم ریکریت کنم

این مرحله‌ی دومه

دل آدم مثل شیشه می‌مونه. هروقت که بشکنه، تیز و بُرنده می‌شه.

اگه بین پوشیدن و نپوشیدن گیر کردی؛ نپوش.

مهر

طرف یه بیسکوییت رو نمی‌تونه کنترل کنه که نیوفته تو چاییش. بعد اوومده داره با من از مدیریت ریسک حرف می‌زنه.

بعد از😂😂😂😂😂 این توییت😂😂😂😂😂 چند نفر😂😂😂😂😂😂 بلاک😂😂😂 آنبلاکم😂😂😂😂کردند😂😂😂😂

این قشنگ‌ترین جمله‌ای بود که درمورد کارما خوندم: زندگیت پر از آدمایی میشه که تو برای دیگران بودی...

اگه مهندس نمی‌شدم، حتما میرفتم نورولوژی می‌خوندم و نورولوژیست می‌شدم.

ترجیح می‌دادم تو ترافیک نیویورک گیر کنم و خودمو با دیدن مغازه‌ها و آدم‌هاش سرگرم کنم تا توی سلیمانی (ک‌ت) شرق به غرب.

چه کونی از خودشون پاره میکنن این سایبریا و عرزشیا که اخبار پژمان جمشیدی رو وایرال کنن تا عروسی دختر شمخانی کاور شه… ای تف تو ذاتتون ای جمشیدی بدبخت دیدی نون به نرخ روز بودن و با اینا هم کاسه شدن عاقبتش چیه؟ نوش جونت

چیزی نگم بهتره

از اینکه بعضی‌ها می‌تونن تولیدمثل کنن وحشت می‌کنم.

هروقت ایران آزاد بشه، این بچه دیگه پیجش ساسپند نمی‌شه. صورتی آدامسی #MSAGA