ماهم همینطور آقای ستوده ... ماهم همینطور #شیرین_ترین_عبادت_ماهم_شروع_شد💔

حالا منم و... چشم ترم و... باران #اباعبداللّٰه #نعم_الرفیق

شما همون حفره‌ی بزرگِ وسطِ قلبمی که هیچ وقت قرار نیست پُر بشه ! همونی که قلبم نمی‌خواد باور کنه اتفاق رو سرلشکر شهیدم 💔

کاش‌اگرقراربه‌رفتنه...اینجوری‌بارفیقام‌برم

قسم به پیرهن مشکی‌ام که در دو جهان سیـــــاه‌پوش غمت، روسپیــــد خواهـد شد #نعم_الرفیق

کمی ملاحظه کن با منی که غیر از تو تمام مردم دنیا مزاحمش هستند... #نعم_الرفیق

اےاز شروعِ صُـبحِ ازل‌ انتخابــ‌ِ من ڪۍمۍرسمـ‌بہ‌لحظہ‌ے‌دربَرڪشیدنت...؟ #نعم_الرفیق

ما دورهايمان را در اين دنيا زديم هيچ چيز و هيچ كس ارزش دل بستن نداشت جز حسين!

از مکالمه با ادمایی که باید همش مراقب باشی یه چیزی نگی یهو بهش برنخوره متنفرم.

سمت درست تاریخ همینجایی که ایستادی آقای چاوشی

نوید محمد زاده اگه ناراحته می‌تونه بره برا فیلما یه معتاد دیگه پیدا می‌کنیم

عاشقانت می‌فروشند عیـــش را غم می‌خرند.....

خوشامنی‌که‌غمت‌رابه‌جان‌خریدارم #نعم_الرفیق

نشانه رفته کمان، گودیِ گلوی تو را خــدا کند کـه از ایـن انتخــاب برگردد...!

ما که ماندیم مجنون نبودیم…

بیت بیت غزل از داغ غمش ریخت به هم شعر من روضه شد و محتشمش ریخت به هم راه می رفت و پدر محو تماشایش بود آه از آن لحظه که با هر قدمش ریخت به هم دست پرورد علمدار عجب جنگی کرد تا زمین خورد ، عمو دید علمش ریخت به هم (یاء)جدا(لام)جدا(عین)جدا افتاده خواست شاعر بنویسد،قلمش ریخت به هم

بی‌روضه‌ی‌اوحال‌خوشی‌نیست،‌اگرهست از حال ‌گذشتیم که آینده حسین است🌴 #شب_زیارتی #نعم_الرفیق

از همه بریدم اِلا تو #نعم_الرفیق

یه جوری زندگیم رو سپردم دستت، که انگار نه انگار دست نداری.

هدر نرفت ز پرتاب چله‌ها تیری، امیر علقمه از بس که قدّ و بالا داشت 💔