دادستان آنکارا علیه هوش مصنوعی «گروک» اعلام جرم کرده!
اتهام: توهین به تاریخ مقدس ترکیه
جرمش چیه؟ اینکه گروک (و باقی هوش مصنوعیها) بر اساس منابع تاریخی گفتن ترکها از آسیای میانه و مغولستان به ایران و خاورمیانه اومدن.
اینها ماشینهای پلیس روژآوا (کردهای شمال سوریه) هستن؛ همگی بروز و مجهز.
حالا مقایسه کنید با پلیس ایران که هنوز با سمند مدل ۹۲ جابهجا میشه .
یکی دنبال امنیت مردمه، یکی دنبال سرکوب مردم.
در آغاز محاصره کوبانی، تنها حدود ۵۰۰ نیروی کرد با کمترین تجهیزات، در برابر بیش از ۱۰ هزار نیروی داعش مقاومت کردند. در اوج ناامیدی، صدها کرد از شمال کردستان (ترکیه) مرز را شکستند و به یاری برادرانشان شتافتند. امروز، همین صحنه را در دروزیهای اسرائیل دیدیم.
در حسکه، کردها و اعراب در کنار هم، سیزدهمین سالگرد انقلاب روژآوا رو جشن گرفتند؛ بدون نفرت، بدون تبعیض، فقط با شادی و همبستگی.
ارومیه هم میتونه همین باشه؛ جایی که کردها و ترکها زیر یک سقف، در صلح و برابری، جشن بگیرن.
مدیریت دموکراتیک، تهدید نیست؛ فرصتیه برای با هم بودن.
اگه همین الان مدیریت استان ارومیه بیفته دست ما کوردها
اولین قدممون برای احیای دریاچه همین امشب برداشته میشه:
پل مصنوعی وسط دریاچه رو که جلوی گردش آب رو گرفته همین امشب خراب میکنیم.
آب سد بوکان؟ از این به بعد حتی یه قطرهشم به تبریز نمیره؛
همهش باید بریزه به دریاچه ارومیه.
قاضیپور، که ترک ها او را «پدر آذربایجان» مینامند، نه نشانی از ادب دارد، نه سهمی از فرهنگ و شعور.
با همین ادبیات عامیانه و سطح سواد نازل، هنوز هم برای عدهای نماد افتخار است.
چه تلخ که معیار بزرگی، فریاد و توهین شده، نه خرد و فرهیختگی.
این مهمانان ناخوانده ارومیه آمدند با لباس قفقازی و رقص لزگی روی جنازه دریاچه ارومیه جشن گرفتند. لابد فردا هم برای کویر شدنش شاباش میریزند.
بیشرمی تا کجاست؟
اینجا روژاوا، کردستان سوریه است.
دختران و پسران کرد جشن فارغالتحصیلیشان را
بدون حجاب اجباری، با لبخند و با شادی برگزار میکنند.
در حالی که در بیشتر نقاط سوریه، هر روز خبر کشتار و ترس میشنویم، در مناطق تحت کنترل کردها، آزادی و زندگی در جریان دارد.
اینجا روژآوا، کردستان سوریه است این جشن پایان سال تحصیلی دانشآموزان است.
برخلاف جاهایی که مدرسه برای بچهها مثل زندانه، اینجا مدرسه رو دوست دارن چون برای اونا ساخته شده، نه بر علیهشون
مدرسهای که بهجای «تنبیه»، با «عشق» اداره بشه، نسلهایی سالمتر، باسوادتر و خلاقتر میسازه
همهچی از کودکی شروع میشه.
در کردستان بچهها با رقص و شادی بزرگ میشن، یهجای دیگه با تظاهر، گریههای دروغی و نقشهای دروغین...
یکی وقتی بزرگ میشه، هنرمند و آزاده؛
اون یکی یا روضهخونهست، یا دزد بیت المال، یا یه حقهباز تمام عیار !
در ترکیه، گروهی از مردم با پرچم ترکیه ماکت مقوایی نتانیاهو را لگدمال کردند. جالب اینجاست که حاضران زوزهی معروف گرگ/شغال ترکی را کشیدند؛ صحنهای که تظاهرات سیاسی را به مستند حیات وحش تبدیل کرد!
در تازهترین «حمایت» مهمانان ناخوانده ارومیه، یک نفر با لباس و آهنگ مغولی روی جنازه خشکشده دریاچه رقصید!
دریاچه به این مسخرهبازیها نیاز ندارد؛ احیای دریاچه ارومیه تنها با مدیریت پایدار مبتنی بر حفظ تعادل اکوسیستم و استفاده بهینه از منابع آب امکانپذیر است، نه با دلقکبازی.
یک گروه رقص مسیر ۱۵۰ کیلومتری تبریز تا ارومیه را با اتوبوس طی کردند و با اجرای رقص لزگی روی بستر خشک شده دریاچه ارومیه ادعا کردند ارومیه متعلق به آذربایجان است. اما هویت یک شهر را نمیتوان با رقصی برگرفته از جغرافیای قفقاز و توسط افرادی که حتی در آن شهر زندگی نمیکنند تغییر داد.
این سرزمین روژآوا در کردستان سوریه است. فضایی که شاهد آن هستید بهخاطر حاکمیت و تلاش کردها شکل گرفته است. جوانان عرب از طایفه شمر با پرچمهای قبیله خود به رقص و شادی پرداختهاند، و این نشانهای است از زندگی و آزادی که کردها در روژآوا به جریان انداختهاند.
مهمانان ناخوانده ارومیه پس از رقص لزگی با لباس گرجی، حالا روی بستر خشک دریاچه ارومیه با آهنگ ازبکی املت و نیمرو درست میکنند و گله میکنند که چرا مردم ایران به خشک شدن این دریاچه اعتراض نمیکنند.
اینجا ارومیه، مهاباد، سنندج یا کرمانشاه نیست؛ اینجا استانبول است. پرچمهای زیبای کردستان در دستان جوانان شجاع کرد به اهتزاز درآمده .
این تصویر، نتیجهٔ دکترین سیاسی کرد است؛ جایی که پرچم کردستان در قلب پایتخت فاشیسم جهان، با غرور و سربلندی به اهتزاز در آمده است.
چندین خودرو امروز در ارومیه با ترکیبی از پرچمهای ترکیه و آذربایجان مشاهده شدند که مردم را به مبارزه مسلحانه و تجزیه دعوت میکردند. بروز چنین صحنهای نشان میدهد که نهادهای امنیتی و قضایی استان ارومیه عملاً در اختیار نفوذیهای ترکیه و آذربایجان قرار گرفتهاند.
ما کردها در ایران سالهاست زیر بار تبعیض زندگی میکنیم نمونه روشنش رستگار رحمانی از جوانرود است؛ جوانی باهوش از یک روستای محروم که در کنکور رتبه ۱ کشور شد. اما به جای افتخار نتیجهاش را نپذیرفتند و مجبورش کردند دوباره آزمون بدهد.او باز هم نفر اول شد. این یعنی تبعیض آشکار علیه ما.
باز هم تبعیض آشکار علیه کُردها در ارومیه! خوانندهای کرد فقط به جرم ضبط یک کلیپ کردی کنار دریاچه ارومیه دستگیر میشود، اما همانجا عدهای با لباسهای لزگی و رقص گرجی، همراه با شعارهای تجزیهطلبانه، آزادانه میرقصند و هیچکس کاری به کارشان ندارد.