Mojtaba Nariman (@mojtaba_nariman) 's Twitter Profile
Mojtaba Nariman

@mojtaba_nariman

مدیر انتشارات نریمان و سردبیر مجلهٔ ادبی نوپا

ID: 1135290691242856448

linkhttp://nopamag.com calendar_today02-06-2019 21:02:48

4,4K Tweet

1,1K Takipçi

944 Takip Edilen

Mojtaba Nariman (@mojtaba_nariman) 's Twitter Profile Photo

امیدوارم روزی برسد که وقتی تقویم را باز می‌کنیم سیزده مرداد را بنام روز «دایی‌جان ناپلئون» ببینیم. روزی که علاوه بر #ایرج_پزشکزاد با نام #ناصر_تقوایی نیز گره خورده است و عاشق شدن و عبور از نوجوانی نسلی را رقم زده است.

Mojtaba Nariman (@mojtaba_nariman) 's Twitter Profile Photo

اس‌ام‌اس کم بود، این مدت تماس‌های تبلیغاتی به شدت افزایش پیدا کرده! شبانه روز… وقت و بی‌وقت… در خواب و خلوت… آیا این تماس‌های رباتی تبلیغاتی شکستن حریم خصوصی و آزار مستقیم آدم‌ها نیست؟

Mojtaba Nariman (@mojtaba_nariman) 's Twitter Profile Photo

این‌که قیمت یک مجله در این ۷ سال بیش از ۲۰ برابر شده باشد را با کلماتی چون «فاجعه»، «ویرانگر»، «دردآور» و… نمی‌توان توصیف کرد…

این‌که قیمت یک مجله در این ۷ سال بیش از ۲۰ برابر شده باشد را با کلماتی چون «فاجعه»، «ویرانگر»، «دردآور» و… نمی‌توان توصیف کرد…
Mojtaba Nariman (@mojtaba_nariman) 's Twitter Profile Photo

تشویق #بهرام_بیضایی در آخرین شب اجرای نمایش «داش‌آکل به گفتهٔ مرجان» در برکلی کالیفرنیا در حسرت دیدنِ اجراهای شما و دیدن دست‌های لرزان شما بغض خواهیم کرد و انتظارِ بازگشت‌تان به #ایران را خواهیم کشید. ویدیو را سامان خادم گرفته است. #داش_آکل_به_گفته_مرجان

Mojtaba Nariman (@mojtaba_nariman) 's Twitter Profile Photo

تا امروز هرچی تحمل کردم توی صفحه‌م ویدیویی از #امیرحسین_قیاسی منتشر نکنم بسه دیگه :))

Mojtaba Nariman (@mojtaba_nariman) 's Twitter Profile Photo

در #اهواز چه می‌گذرد؟! در #اهواز چه خبر است؟! چرا این بو و غبار آتش‌سوزی بیش از یک ماه است که زندگی را بر مردم سخت‌تر کرده است؟ در میانِ بی‌برقی و دمای ۶۰ درجه؟ چطور می‌شود فقط در هفتهٔ منتهی به اربعین بو و غبار آتش‌سوزی در شهر مشاهده نشود؟

در #اهواز چه می‌گذرد؟!
در #اهواز چه خبر است؟!
چرا این بو و غبار آتش‌سوزی بیش از یک ماه است که زندگی را بر مردم سخت‌تر کرده است؟ در میانِ بی‌برقی و دمای ۶۰ درجه؟ چطور می‌شود فقط در هفتهٔ منتهی به اربعین بو و غبار آتش‌سوزی در شهر مشاهده نشود؟
Mojtaba Nariman (@mojtaba_nariman) 's Twitter Profile Photo

#ایرج_صغیری خالق #قلندرخونه از دنیای ما رفت… عکس را تابستان سه سال پیش مهرداد اسکویی در حیاط خانه‌ام در تهران از او گرفته است. سه سال پیش که منتظر بودیم رمان آخرش را به پایان برساند. امروز بعد از مدتی مبارزه با بیماری، آرام گرفت.

#ایرج_صغیری خالق #قلندرخونه از دنیای ما رفت…

عکس را تابستان سه سال پیش مهرداد اسکویی در حیاط خانه‌ام در تهران از او گرفته است. سه سال پیش که منتظر بودیم رمان آخرش را به پایان برساند. امروز بعد از مدتی مبارزه با بیماری، آرام گرفت.
Mojtaba Nariman (@mojtaba_nariman) 's Twitter Profile Photo

از دیروز دارم مدام به این کتابخانه نگاه می‌کنم و یاد درِ خانهٔ پدربزرگم می‌افتم که در بازسازی خانه‌اش دور انداخته شد و افسوس می‌خورم…

از دیروز دارم مدام به این کتابخانه نگاه می‌کنم و یاد درِ خانهٔ پدربزرگم می‌افتم که در بازسازی خانه‌اش دور انداخته شد و افسوس می‌خورم…
Mojtaba Nariman (@mojtaba_nariman) 's Twitter Profile Photo

آخرش یه روز مثل بارنیِ سریال «چگونه با مادرت آشنا شدم» تصمیم می‌گیرم همیشه و همه‌جا کراوات بزنم!

آخرش یه روز مثل بارنیِ سریال «چگونه با مادرت آشنا شدم» تصمیم می‌گیرم همیشه و همه‌جا کراوات بزنم!
Mojtaba Nariman (@mojtaba_nariman) 's Twitter Profile Photo

این ترورها برای جهان شاید تازگی داشته باشه، اما برای ما مردم ایران یک قرن خاطره‌ست!

Mojtaba Nariman (@mojtaba_nariman) 's Twitter Profile Photo

#حافظه_تاریخی فقط یادآوری‌های فیسبوک خودم! یهو به خودم میام می‌بینم این چه مزخرفی بود چهارده‌سال پیش من نوشته بودم! این چه گوهی بود یازده سال پیش من خورده بودم! این چه حمایتی بود هشت سال پیش من کرده بودم! این چه نقدی بود دوسال پیش من وارد کرده بودم!

Mojtaba Nariman (@mojtaba_nariman) 's Twitter Profile Photo

عمهٔ پیرم سال‌هاست هر صبح برام پیام صبح‌بخیر می‌فرستاد و همیشه شاکی بود چرا جواب نمی‌دی؟ براش توضیح دادم که یا عجله‌ای از خونه بیرون می‌زنم یا دیر از خواب بیدار می‌شم. اما دروغ می‌گفتم. می‌ترسیدم. از این‌که یک روز ببینم پیامش نیومده، اما فکر نمی‌کردم نیومدن پیامش از فراموشی باشه.

Mojtaba Nariman (@mojtaba_nariman) 's Twitter Profile Photo

توی راهرو ساختمون دادگستری نشسته بودم غرق خیال، یه بچه سوسول از جلوم رد شد تعجب کردم با این تیپ این‌جا چکار می‌کنه… از خیال به خودم به برگشتم متوجه شدم جینگول‌مینگولایی که بهش آویزونه دستبند و پابنده! و طرف سوسول نیست، سارقه!