زنا تا لحظه آخر میجنگن، ولی وقتی یچیزی واسشون تموم شه دیگه تموم شده.

ترجیح میدم بمیرم تا اینکه بخوام خودمو به کسی یاداوری کنم، میخواد دوست صمیمیم باشه یا هفت پشت غریبه.

تو گرم ترین روزای تابستون کولر ماشینم تصمیم گرفته خراب شه.

اگه میخوای اون روی منو ببینی به خوراکیام دست بزن (پیشنهاد نمیکنم)

چرا زودتر به معجزه‌ای به نام آلبالو پلو آشنا نشده بودم!؟

Only میکاپ روی زمین و کلی صحبتای دخترونه can fix me.

واقعیت اینه که دلم برای دوستام تنگ شده ولی از ادامه دادن رابطه‌‌های یک طرفه خسته‌ام.

۳ کیلو اضافه کردم مبارک آیدای ۱۶ ساله که هرچی زور میزد وزن اضافه نمیکرد.

واقعا نیاز دارم برای یه بخشایی از کارم مثل بسته بندی یا ادمین نیرو بگیرم اما اعتماد کردن خیلی سخته برام علاوه بر اون مطمئنم طرف مقابل مثل خودم دل نمیسوزونه و این باعث میشه عصبی شم😭

کاش بودی عزیزم، ای کاش بودی.

چطوری بگم؟ هرچی میگذره زخمم عمیق‌تر میشه، هنوزم وقتی تنها میشم گریه میکنم چون جلوی بقیه نمیتونم، هنوزم باورم نمیشه اون تن عزیز زیر یه خروار خاک از بین رفته.

از یه طرف دلم می‌خواد خونه بمونم و نرم بیرون، از اون طرف وقتی نمیرم بیرون، همش فکرم میره سمت این‌که یه روزم بیهوده گذشت، بدون اینکه خاطره‌ی جدیدی بسازم یا تجربه‌های تازه داشته باشم.

باید بهت یادآوری کنم که عزیزم آدمی که دوستای زیادی داره و با همه صمیمی میشه یه رد فلگ بزرگه JUST RUN.

من عاشق لمس‌ها و ارتباطات یواشکی در یک جمع شلوغم که فقط خودتون می‌فهمید. رسوندن پاهاتون به هم زیر میز غذا یا دستی که زیر لباس کمرت رو نوازش میکنه. به نظرم خیلی لطیف و عمیق و با توجهه.

دوستپسر زن ذلیل یعنی نعمت.

وضعیت یجوری شده دیگه از زارا و منگو هم نمیشه خرید کرد.

دیگه کسخلم در رفته از بس فکرو خیال کردم گریه کردم نیاز دارم برگردم به ۵ ماه پیش وقتی همه چیز برام عادی بود.