Μεφιστοφελης • مِـفـیـــسـتـو (@cogitocogitatum) 's Twitter Profile
Μεφιστοφελης • مِـفـیـــسـتـو

@cogitocogitatum

Φίλος μεν Πλάτων, φιλoτέρα δε ἀλήθεια.
Philosophy MA Graduate on his way to PhD; In the midst of Language and Phenomenology.

ID: 1079816208776601600

calendar_today31-12-2018 19:07:01

13,13K Tweet

1,1K Takipçi

257 Takip Edilen

Μεφιστοφελης • مِـفـیـــسـتـو (@cogitocogitatum) 's Twitter Profile Photo

در هیچ حوزه‌ای دیگر از دانش، چنان که در منطق محض، ابهام فاجعه‌بار نبوده است، در هیچ‌کدام سردرگمی مفاهیم/die Verworrenheit der Begriffe/ چنان عمیق پیشرفت دانش را عقب نیانداخته است، یا چنان پیشاپیش جلوی آغاز بینش‌ِ به اهداف حقیقی‌اش را نگرفته است. هوسرل، پژوهش‌ها، ۶۷§، ۲۴۶.

Μεφιστοφελης • مِـفـیـــسـتـو (@cogitocogitatum) 's Twitter Profile Photo

هوسرل به دنبال مفصل‌بندی منطق محض به‌مثابه یک علم پیشین محض بود، یک mathesis universalis/ریاضیات عام در معنای لایب‌نیتسی آن؛ این منطق محض باید با نظریه‌ای درباب طبیعت بنیادین ابژه‌ها، با یک هستی‌شناسی صوری تکمیل می‌شد: نظریه‌ای محض درباب ابژه‌های آگاهی.

Μεφιστοφελης • مِـفـیـــسـتـو (@cogitocogitatum) 's Twitter Profile Photo

به دوست عزیزی که ندارم و به امیدی که جسدش زیر لگدهای واقعه مانده: کاش بودید، امروز نیازتان دارم، بسیار، بسیار، بسیار.

Μεφιστοφελης • مِـفـیـــسـتـو (@cogitocogitatum) 's Twitter Profile Photo

نشسته‌ام به تناول اندوه و لابه‌لای بمباران پیوسته‌ی جان گاه چیزکی می‌خوانم، یادداشتی، انگار چنگ زده باشم به چه نمی‌دانم؛ تداوم پیوسته‌ی «چرا»، جنگ با شیاطین پیروزمست. از دیوار هم پرسیدم «تو اگر من بودی چرا فرو نمی‌ریختی؟» پاسخی نیامد.

Μεφιστοφελης • مِـفـیـــسـتـو (@cogitocogitatum) 's Twitter Profile Photo

من شرمی از کمک‌خواستن و کمک‌گرفتن ندارم ناتانائیل، اما فهمیده نشدن دردش بیشتر است؛ انگار دوبار درد را بپیمایی، یک بار برای خود، یک برای دیگری.

Μεφιστοφελης • مِـفـیـــسـتـو (@cogitocogitatum) 's Twitter Profile Photo

افسانه‌ی اِگوی عامل چیزی جز تجمیع خانواده، ثروت و طبقه نیست؛ اگو مصرف‌کننده‌ی این تجمیع است نه آن سوژه‌ی خودبسنده‌ی عامل که کارش شناخت و تغییر جهان است.

Μεφιστοφελης • مِـفـیـــسـتـو (@cogitocogitatum) 's Twitter Profile Photo

او هم شیطان است هم فرشته‌، هم جلاد است هم امید، هم دشنه‌ای که درون خود می‌چرخانم و هم مرهمی که بر زخم می‌گذارم؛ فلسفه را می‌گویم، درد عجیبی‌ست.

Μεφιστοφελης • مِـفـیـــسـتـو (@cogitocogitatum) 's Twitter Profile Photo

خانواده در عصرهای یکشنبه؛ حضرت انگار چندتا تخم‌سگ چند لحظه‌ی قبل به بچه‌ها پرونده و کله‌ش نامناسبه.

خانواده در عصرهای یکشنبه؛ حضرت انگار چندتا تخم‌سگ چند لحظه‌ی قبل به بچه‌ها پرونده و کله‌ش نامناسبه.
Μεφιστοφελης • مِـفـیـــسـتـو (@cogitocogitatum) 's Twitter Profile Photo

نامحبوب ژن، ژیان، ئازادی، چه در این فرم چه در ترجمه بسیار بسیار بسیار لقمه‌ای گنده‌تر از دهان مرد ایرانی بوده و هست هنوز؛ اگر جانی در این مفصل‌بندی رهایی‌بخش دمیده شده و می‌شود از سمت زنان بوده و هست؛ تن‌ها و جان‌های ممنوعه‌ی کوییر بماند که مکملی اگر می‌شود متصور شد همین است.

Μεφιστοφελης • مِـفـیـــسـتـو (@cogitocogitatum) 's Twitter Profile Photo

احساس می‌کنم این اضطرابی که هر روز صبح یک تا دو ساعت بعد بیداری تجربه می‌کنم از درون بدنم رو پکونده، هر صبح انگار یک سال بدنم پیرتر میشه، انگار گله‌ای سگ وحشی افتادن دنبال تنم و قلبم و فهم بدنم از موقعیت جز اضطراب و هراس نیست.

Μεφιστοφελης • مِـفـیـــسـتـو (@cogitocogitatum) 's Twitter Profile Photo

با فرسخ‌های نوری فاصله سرمایه‌داری و هژمونی مطلق پول کثیف‌ترین و غیراخلاقی‌ترین مصنوع دست بشره؛ هیچ کثافت، دنائت و حماقتی نمی‌تونست اینطور انسان رو به یک حیوان منفعت‌پرست محض تقلیل بده؛ همین.

Μεφιστοφελης • مِـفـیـــسـتـو (@cogitocogitatum) 's Twitter Profile Photo

در عصر امپراتوری اسرائیل مضحک‌ترین چیز دم زدن از حقوق بشره؛ چیزی مشمئزکننده‌تر از سفیدِ درحال تجاوز به این مفهوم نیست؛ کثافت وضعیت هر بحث از حقوق انسانی، حق امنیت و عدم تجاوز به خاک رو عمیقاً ابزورد می‌کنه. اسرائیل قاطع‌ترین نشانه‌ی توخالی شدن مطلق فرهنگ غربی و ارزش‌هاشه.

Μεφιστοφελης • مِـفـیـــسـتـو (@cogitocogitatum) 's Twitter Profile Photo

کاش جسدم در آن قایق لمیده به زیر ماه آرام گرفته بود و آب با خود می‌بردم به اعماق شب و نیستی. اثر از ئییجیرو کوبایاشی‌ست به اسم «خنکای غروب بر [رودخانه‌ی] سودیما».

کاش جسدم در آن قایق لمیده به زیر ماه آرام گرفته بود و آب با خود می‌بردم به اعماق شب و نیستی.

اثر از ئییجیرو کوبایاشی‌ست به اسم «خنکای غروب بر [رودخانه‌ی] سودیما».