بحث اینه چه چیزهایی سر آدم اشتباه سوزوندیم. بنظرم ذوق… من خیلی ادم فنی و چیزمیز بسازی هستم، یک ولنتاینی زد به سرم ولی دیدم ایده درستی درلحظه ندارم یا تکراریه. اقا نشستیم باقتنی مامان بزرگو نگاه کردن و یاد گرفتم و یه شال بافتم با چه ذوقی واقعا بهش فکر میکنم تعجب میکنم /

نم نم بارون و شهر تمیز و محیط کار آروم و حال خوب!!! بله!!! بسی خوشحالم زنده‌م و امروز رو زندگی میکنم 🤌🏻

همکارمم بهم گفت چقدر خوشگل شدی امسال 🥲

دلم برای فضای بارونی دانشکده تنگ شده، و می‌دونم اگه پامو بذارم تو دانشکده محاله سیگار نکشم😭

دانشکده عزیزم دانشکده قشنگم دانشکده زیبام من عاشقتم 🤌🏻

این زن داره وسوسه‌م می‌کنه با هویت واقعیم بیام توییتر😐

آخ بهنام!

اومدم دانشکده، رفتم بوفه، اند گس وات؟ از یکی یه نخ سیگار گرفتم و کشیدم :)))) اینکه نمیشه تو بوفه دانشکده مدیریت سیگار نکشید واقعا چیز عجیبیه!

آهنگ ناصرعبدالهی پلی شده، گل‌ها تو گلدون چیده شدن، خونه بوی کامفورت میده، شام داره آماده میشه، و دارم فکر میکنم من چقدررررر این زندگی رو دوست دارم!

آخ که اگه خوابم کم بود زندگیم چقدر قشنگ‌تر میشد😭

هنوز باورم نمیشه که امشب خیلی رندوم راننده تپسی ساقی بود، و منم ازش نوشیدنی گرفتم و اومدم خونه خوردم!

نسخِ «سیگار بعد از سکسم»

حاجی فکر کن یه طبقه‌ی ساختمون رو زدن، بعد طبقات بالا برقاشون روشنه و دارن به زندگی عادی ادامه میدن! عجیبه واقعا

فک کنم وقتشه گنبد آهنینمون رو فعال کنیم.

واقعا اگه دوستام تهران نبودند من از ترس و تنهایی میمردم 😭

هی سیگار میکشم و هی گریه‌م میگیره 😭

دارم از شدت استرس تو تراس سیگار میکشم، چایی میخورم و زیرلب فحش میدم

همینو کم داشتم که وسط جنگ دچار سندروم کلیه بی قرار بشم😭

سندروم استکهلم بیداد می‌کنه

یه سینما که بشه توش سیگار کشید چیه؟ همونم نداریم، من واقعا نمیتونم اینجوری پیر پسر رو ببینم 😭