آرامش را در رهایی یافتم و رهایی را در امید نبستن به هیچ چیز و هیچکس....🫠

منم انیمه🙄

این فرشاد رو می‌بینید چقدر ساده و بدبخته؟ ما لرا همه همین شکلی هستیم. مشکل قومیتیه.

🤍

نگار عزیزم اگه تو مال من بودی هرروز برات غذا می‌آوردم و برای سرگرم کردنت به پریسا قلاده می‌بستم میدادم دستت ببریش گردش اگه سردت میشد طناز رو atish میزدم و اگه گرمت میشد ماهرخ وظیفه داشت بادت بزنه🥹🎀💞

حذف آدمهای نمک نشناس از حذف قند بهتره امتحان کنید.

طناز حمله‌ور میشه سمت ترانه، سیاوش می‌زنه توو صورتش و سرش داد می‌زنه ولی اگه ترانه جوابشونو بده ماهرخ خانوم کونش کج میشه چون به نظرش این کار سلیطه بازیه ریدم دهن تک‌تکتون.

میدونی مشکل خانواده ایرانی چیه؟! همش میخوان از دختراشون محافظت کنن اگه بجاش تمرکزشونو بزارن رو تربیت پسراشون مشکل جامعه حل میشه :)

متاسفانه کساییو رفیق خطاب کردم که حتی لیاقت حرف "ر" اولشم ندارن.

پدر من نام دیگرش کوه است♥️

من از زن‌هایی که متجاوزینشون رو می‌کشن حمایت می‌کنم.

روزی صد بار به مو میرسه. پاره هم میشه. من هی گره میزنم. هی گره میزنم. هی گره میزنم. هی گره میزنم.

خبر بد اینه که چند ماهی هست فهمیدیم سرطان داره و زندگی ب طرز مسخره ای واسم تموم شدس انگار امیدوارم سرطانو شکست بده همین فقط🖤

دیگر از «می‌گذرد» خبری نبود؛ هر غمی که می‌آمد، کماکان می‌ماند.

ولی سرطان اونو شکست داد💔

بابایی حتی خوابتم نمیبینم💔

بابایی روز دختر و تو نیستی کنارم ...💔

من و بابا 💔