میدونم سخته باورش ولی اچ‌آر شرکت ما خیلی خوبه :))) پ.ن: فقط دو ماهه اینجام

دو ماه شد و من نه پروداکشن رو آوردم پایین و نه دیتابیس رو دراپ کردم :(( اینکه نشد آنبوردینگ

وایستادم تو صف نون و خانوم با بچه‌ش هم اینجاست. این مردای پیر هی به این خانومه میگن: کفش بچه رو پاش کن، بچه رو نذار اونجا بشینه، نذار بچه فلان کنه.

تو شرکت k8s و Helm داریم ولی این مدت اصلا هیجانی نداشتم که برم عمیق بشم توشون. این دانشگاه داره شغلمو بگا میده

یه زمانی گوگل ایران بود ولی الان بی سرو صدا یه گوشه نون و ماستشو میخوره

لذتش به اینه که راحت بهش برسی وگرنه دیگه هیجانی نمیمونه لذت ببری ازش

الان ۲ ماهه تا ۱۰ صبح میخوابم، میرم شرکت راحت ماشینو میذارم تو پارکینگ و میرم صبحونه میخورم. تا ۹ شب کار میکنم و شامو هم همونجا میخورم میام خونه دوش میگیرم و میخوابم. نه غذا پختن نه ظرف شستن :)))) بالاخره بعد از ۴ ماه بیکاری و ۵۰ تا مصاحبه راحتی رو دارم مزه میکنم.

لغو شدن امریه فقط اونجاش که من ۴ ساله دارم بدبختی میکشم و عمرمو تو دانشگاه به فنا میدم؛ آخرشم میرم بالا برجک.

از مهمونی دیشب شرکت یه آبجو هم به ما رسید، آخر هفته خوبی بود واقعا 🍺

مثل آدم رفتار کنید؛ جامعه تک خیلی کوچیکه، همه همو میشناسن.

داشتم کد بیس رو میخوندم، اسم یکی از بچه های توییتر که الان انگلیسه رو دیدم :))

دوست داشتم هر هفته برم کافه های انقلاب رو یکی یکی تست کنم ولی رزرو برا یه نفر یجوریه.

این work-life balance برا ۴۰ سالگیه. الان بگردین دنبال جایی که برا کار بیشتر پول بیشتر بدن.

حالا که پروپوزالم آماده‌ست وقت ندارم و باید کمیسیون تشکیل بشه و حذف ترم 🤦‍♂️

بالاخره بعد از ۳ سال ارشد خوندن پروپوزال رو ارائه دادم :)))

خیلی یهویی صبح بیدار شدم رفتم ولیعصر املت زدم.

یه memcache بصورت سایدکار داخل پاد میاد بالا، یسری دیتا که خیلی زیاد استفاده میشه و خیلی کم آپدیت میشه از دیتابیس load میشه داخلش و اپ اول به اونجا ریکوئست میزنه. جالب!