بامداد خمار واقعا نمونه یه کتاب عالیه یه درس زندگیه برای همه نسلا

یادش به خیر یه زمونی میگفتم پزشکیو که تموم‌کنم میرم کنسرواتورا وین اواز و پیانو شروع میکنم

اساتید بیهوشیم عالمین برا خودشون😂 در مورد یه موضوع صحبت کردیم حتی رفتنیم خودم ازش اجازه گرفتم ، چند روز بعد میگه من تو رو ندیدم اما دوستت یادمه حتی به اینم اکتفا نکرد گفت ادم که اقبالش بد باشه استادشم به خاطر نمیاردش مرسی که در مورد اقبالمم اظهار نظر کردی 😂😂😂

اون یکی استادمونم با یکی از بچه ها که کلا ۵-۶ روزو خودش تعطیل کرده بود کاری نداشت ، به منی که یه روز مرخصی گرفته بودم گیر داد که من تو رو ندیدم🫠 تو ضیح دادم ،بعد ۵ دیقه بازم میگه من تو رو اولین باره میبینم سر عمل نگاه میکردم اومده میگه چقدرم با دقت داری نگاه میکنی ولممم کنییین

اکسپلورم پر شده پر از عکسای عروس ، کارت دعوت عروسی ، دیزاین مراسم و….😂

خیلی جالبه تو زندگی هرجایی دیدم با کسی اختلاف نظر دارم و این اختلاف نظر حل شدنی نیست بدون دعوا خودمو کشیدم کنار که دل کسی نشکنه ولی بعضی متاسفانه بعضی از دوستان این احترام و نمیفهمن برا توجیح کارای خودشون دوست دارن بقیه رو خراب کنن

فکر نکنین حرفاتون به گوشم نمیرسه و فکر نکنین هیچ چیزی ازتون نمیدونم یه چیزایی میدونم که اگه بخوام بگم سرتونم نمیتونین بلند کنین ولی حیف که نه اهل این کارام نه دوست دارم فقط میخوام حواستون باشه

خدایا شکرت فقط گند ازمون رزیدنتی در نیومده بود که اونم اتفاق افتاد …

دوستان یکی از گربه هام یهویی یه جیغ محکم کشید و بعدش بدنش سفت شد و بی حال شد ، حتی حس کردم یه طرف بدنش ضعیف شده الانم رفته زیر کمد قایم شده و میخوایم بیاریمش بیرون عصبانی میشه میتونه مشکل جدی باشه ؟

دارم به سرنوشت کلی آدم فکر میکنم که به خاطر بی‌عرضگی وزارت بهداشت کلا عوض شد. چقدر زحمت‌ها که به ناحق به باد رفت

امسال هیچکس عکس رتبه بکیشو نمیذاره🤣🤣😁

اگه ازمون رزیدنتی به همین‌ منوال پیش بره و سالای دیگه ۲۰۰۰ نفر رتبه ۱ داشته باشیم چی ؟😔

شاید کار درست این بود که به جای ازمون رزیدنتی دانشجو ها و پزشکا یه مدت پیش اساتید کار میکردن تا هم خودشون خوبیا و بدیای رشته مورد علاقشونو‌کامل میشناختن و هم اساتیدم توانایی دانشجو هاشونو ارزیابی میکردن و بر این اساس انتخابشون میکردن

مزخرف تر از بوی شنبلیله بویی نیست

رزیدنتی داره سخت تر و سخت تر میشه منم این وسط علاوه بر چشم دارم به ENT هم روز به روز علاقه مند تر میشم 😂

واقعا دیگه خسته شدم

شاید بزرگترین خواستم اینه یه روزی به عنوان رزیدنت تو بیمارستان نیکوکاری کشیک باشم خسته که شدم تو چنین شبی با این هوا برم رو نیمکتای حیاطش بشینم و ارامش بگیرم

فکر نمیکردم هیچ وقت انقدر دلم برا یه نفر تنگ بشه …

پاتولوژی رو هرچقدر میخونم بیشتر نمیفهمم چی میگه 😆

بعضی اتفاقا تو زندگی باعث میشن عرض چند ساعت به ورژن بالغ تری از خودت تبدیل شی با اینکه مغزت خیلی فسفات میسوزونه 😁😁ولی تهش یه حس خوشایند میگیری و چقدر این اتفاقا رو دوس دارم