به اون خانومی که پریروز میگفت توقعم از مهاجرت این نبود که ساعت ۱۲ شب منتظر اتوبوس باشم این خبر الهه حسینی نژاد رو نشون بدین
تا بفهمه امنیت یعنی چی و مهاجرت براش چی داشته
اگر الهه جان سالم به در برده بود و میومد اینجا روایت میکرد چند نفر میرفتن براش مینوشتن «داستان قشنگی بود» «چجوری این قصهها رو سرهم میکنید» «واقعا انتظار داری باور کنیم»؟
یادی کنیم از سما جهانباز، دختری که صاحب یکی از پیچیده ترین پروندههای حل نشده کشوره، دختری که سه سال پیش بدون کوچیک ترین سرنخی برای همیشه در شیراز ناپدید شد. دختری که خواهرش، این چند روز حسابی دوندگی کرد تا نکاتی از پرونده سما رو به دست خانواده الهه برسونه.
حالا میفهمید چرا صد سال پیش باید با ترکه و چماق و زور افسار میزدن به ننه باباهای وحشی و بدوی تستسترون بالاشون؟ امروز تولههای تخمسگشون از تجاوز و قتل و وحشیگری دفاع میکنن، میخواستید چاقو رو با صندوق دموکراسی و آزادی بیان و بوجیموجی از دست باباهای خاربهکون سگگاییدهشون