عمو کوچیکه‌م تو هر مهمونی:

پیشی-بودلر.

باعثین و بانیان تراست‌ایشوز بنده. لعنة الله علیهم اجمعین.

نامش «کمال خردورزی» است. کسی که بتونه بزرگ‌ترین و دهشتناک‌ترین احساسات را در تفکرش مهار کنه، یعنی به سطحی از خردورزی رسیده که کمتر کسی می‌رسه.

بازدهی علمیم در دوران پساجنگ مطلقا صفره. بیکاره، مضطرب، علاف، بی‌حوصله، بدخواب، بدحال و نادانم.

تازه من این همه قند میخورم و وضعم اینه. قندو حذف کنم تا ماه دیگه اعدام میشم.

در انتظار پاییز و استایل ماب‌وایف در کوچه و خیابان و دانشگاه.

عاطفه در رگ و پوستم جریان داره و انسان عاطفی مثل یک طفل نورس بی‌پناه و شکننده است.

کارمند بخش اداری ساواک و زن خوشگلش (آرزوی نیمی از سلطنت‌طلبان):

بچه‌ها سلام. من امسال هم به این نتیجه رسیدم که تابستون رو باید به سرگرمی گذروند پس می‌خوام فرانسه درس بدم. اگر خودتون یا اطرافیان مایلید که فرانسه یاد بگیرید و سطحتون مبتدی، A1 و A1+ئه می‌تونید بهم پیام بدید. متدمون هم Édito خواهد بود. #ریتوییت #آموزش_فرانسه

یادم افتاد اون موقع که داشتن کارهای پیکاسو رو نمایش میدادن، از موزهٔ هنرهای معاصر اومدیم بیرون دیدیم یه خانم و آقایی دارن فرانسه حرف میزنن. نمی‌دونم چی شد باهاشون حرف زدم و بعد خانومه جملهٔ سومش این بود که «فعالیت سیاسی میکنید؟». هنوزم یادش میفتم به یه «وا»ی بزرگ تبدیل میشم.