گیرم که نهان برکشم این آه جگرسوز با اشک تو ای دیده‌ی غماز چه سازم؟

سکوت لحظه‌ای که ذوقت کور می‌شه<<<

تنها هستم ولی نه انقدر که تو فکر کنی می‌تونی اذیتم کنی.

ولی هیچ‌کس اونقدر بد نیست که سزاوار درد و رنج روز دوم پریود باشه🙏🏻

من جدی در آرزوی داشتن دست‌ و انگشت‌های لاغر و استخوانی خواهم مرد.

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها.

دقیق ه‍ربار می‌ریم هترا یکی از این بلاگرهای لوس مشهدی اونجا نشسته.

امشب به قصه‌ی دل من گوش می‌کنی، فردا چو قصه مرا فراموش می‌کنی.

حراست فردوسی یک جوری چسبیده به سر در دانشگاه که من بعید بدونم کسی از ما بتونه چنین عکسی بگیره.

یک مدت پروتکت می‌کنیم تا ببینیم چی می‌شه.

درد روحم زده به جسمم، قلبم خیلی درد می‌کنه، خیلی.

به من نگو دوستت دارم که باورم نمی‌شه.

کلید خونه‌ای که توش آرامش داشتم و دوستش داشتم رو پس دادم.

اگه عاشقت نبودم تا الان صبر نمی‌کردم.

خب امروز کارت دانشجوییم رو تحویل آموزش دادم و رسماً فارغ شدم :)

تو این مرحله از زندگی کاش می‌شد شب بخوابم و صبح دیگه بیدار نشم.

انقدر گریه می‌کنم كه بتونم دوباره زندگی کنم.

لطفا اين پاييز پر از بارون و بوس و پول و بغل باشه.

یک دوست پایه هم ندارم تو پاییز بریم قدم بزنیم و قهوه بخوریم..

امشب ماهو دیدم یادت افتادم.