از #تبریز در این حد بگم براتون که وقتی داشتن دانشجوهارو تو دانشگاه میزدن، نه تنها هیچ کدوم از مردم تبریز جمع نشدن برن به کمکشون، بلکه هنوز عیش و نوش مردمی که اطراف دانشگاه بودن ادامه داشت...
بر خلافِ تهران که مردم هر کجای تهران که بودن به سمت دانشگاه #شریف حرکت کردن
ببین واقعا دیگه نمیدونم رزیدنتا چی میزنن چی میخورن تو غذای اینا چرا یکم کافور نمیزنن
ولی والا دگ به چه زبونی باید گفت که دوس ندارم بات حرف بزنم و الی اخر، از زنت خجالت بکش
رسما به روح و روانم داره تجاوز میشه تو مدنی
و فراموش خواهی شد
گویی که هرگز نبودهای
پ.ن.۱:
شاهد "به فراموشی سپرده شدن" بیشتر از دردناک بودن، رهاییبخش است
شکستن وهمها یک موهبت است، نه یک مجازات
توضیح عکس:
جشن روپوشسفید ورودی ۹۹۱ پزشکی تبریز
که۵ ترم نمایندهش بودم
کمتر کسی تو این ورودی برا حل کردن مشکلش پیش من نمیومد
دلم میخواد جای این دختره باشم که چیتان پیتان کرده داره میره مهمونی های مختلف خونواده شوهرش بدون هیچ دغدغه ای ، نه دغدغه پول نه دغدغه درس و رزیدنتی و کار و طرح و …
با یه پوست صاف و پریود منظم و موهای پرپشت و معده ی بدون زخم
گور بابای دختر مستقل…💔