خیلی از دعواهای خانم سوادی با مردها ریشه تو زخمهای قدیمی داره تا واقعیت امروز. انگار خشم فروخوردهی دوران کودکی و رابطهی سخت با پدر یا مردای نزدیک زندگیش، حالا تو قالب مبارزه با مردها سر باز کرده. وقتی این زخم ها لباس ایدئولوژی میپوشه، نتیجهاش نمیشه آگاهی، میشه نفرتپراکنی
این ۶ نفر بیشتر میخوره اراذل و اوباش باشن تا مأمور شهرداری!
سوالی هم که پیش میاد اینه که کدوم ارگان به این گردن کلفتها اجازه میده شهروند رو ضرب و شتم و حتی به شیوه نیروی نظامی بازداشت کنن؟ مأمور شهرداری از کی تا حالا مجوز ضرب و شتم و بازداشت داره؟
جمهوریها شکل قانونی راهزنای قدیمن: اول قانون رو به نفع خودشون یا نزدیکانشون تصویب میکنن، بعد با تکیه بر اون دزدی و فساد و ظلم میکنن، و چون همهچیز قانونیه، کسی نمیتونه حرف بزنه