در سرم جنگ های بسیاری‌ست و تنها کشته اش منم!

یه غم بین همه‌ی ما مشترکه، ما زندگی نکردیم بچّه‌ها. این روزها و لحظه‌ها جوانی ما بود.

بمون با کسی که معنی داشتنت رو با تمومِ وجود درک کرده باشه..

راستی مسکن ها مثلا ژلوفن از کجا میفهمه سرمون درد میکنه یا کمرمون ؟

«مباش در پی آزار و هرچه خواهی کن»بفهم!

عجیبی ای شب !
می‌گویند که تو آرامی !
و تو در تمامی قلب ها فریاد میزنی

آدم‌های شب آدم‌های یک شهر دیگرند...

چای آتیشی خوبه، ولی قبول کنین آش رشته آتیشی عالیه؛)

زندگی اینطوریه که تو خوشحالی و داری میخندی همون لحظه یه خبر جدید میشنوی و یجوری بهم‌میریزی که انگار نه انگار تا دو دقیقه قبلش حالت خوب بوده.

من نمیفهمم چجوری با سی سال با دختر بیست ساله میپرن بابا تو باید بهش بگی یه چایی برام بریز عمو

ما خوشبختیم و گاه این را می‌دانیم و اغلب اوقات نه☘️

سخنی با آیندگان :
ما در این سرزمین دنبال آرامش گشتیم نبود ،
نگرد نیست .

یه توصیه؛
رسیدگی کردن به علف هرز برات هلو به بار نمیاره عزیزم

بعضی موقع ها یه حس تنهایی عجیبی بهت دست میده که انگار همه با همن و خوشحال و تو تنهایی و تو خودت :))))

به هرکی رسیدیم قبل از ما
یه نفر دیگه احساساتشو گاییده بود !!

نگاش کنی و توی دلت بگی خدایا شکرت که دارمش،یه آسودگی خاطر و آرامش محض،انگار بعد چند سال سفر طولانی بالاخره رسیدی خونه

غرض رنجیدن ما بود از دنیا،که حاصل شد.

از 27 تا 471 عدد بگین که باهم بخونیمش☕

به نظرم از کار کسی سر در آوردن بدترین کار یه انسانه

زمانی که درکت از زندگی بالا بره با گذشته کنار میای و زمانی که درکت از انسان ها بالا بره با گذشته شون هم کنار میای ..
گذشتۀ هرکس به خودش مربوطه صرفا ، باید فرصتِ باور شدن بهشون داد..