الان که داشتم حاضر میشدم برم باشگاه
داشتم فک میکردم پارسال این موقع چقدر حالم بد بود، چقد مضطرب بودم، چقد دلم شور میزد، نمیدونستم کار درست چیه جمع کنم همه چیز رو ول کنم بیام کیش یا تو همون نقطه امنم با همه ناراحتیا و دلشکستیا و یکنواختیا بمونم..
امروز خوشحالم که قوی بودم وتونستم
دختره تو باشگاه میگه ازاده جون من امشب مهمونی دعوتم ، با توجه به رژیمم نمیخوام مشروب بخورم به نظرت وید و کوک بهتر نیست؟!
خدایا نجاتم بده چی میگی زن ،اخه من الان چه جوابی به تو بدم …😂😂😂
بله..
دیشب یه نفرو به زور بردن دم دریا ودکا دادن بهش تند تند که عقبی بخور برسی به ما، به زور بردنش تو دریاکه حال میده شنا کنیم رو مستی… نتیجه این که الان فراموشی گرفته و کل خونه شن و ماسه شده..😂
فقط خوشحالم غرق نشدم وگرنه خاطره چنانی ندارم مثل اینکه بعدش یه پیتزا کاملم خوردم 😂