t.me/RezaOnTheBeat

گناه؟ فضیلت؟ بهتره آدم توی اخلاق‌مداری افراط نکنه؛ این‌جوری بخش بزرگی از زندگی رو از خودش دریغ می‌کنه. -هرولد و مُود-

هنگامی که خداوند آدم را خلق کرد، فرشتگان او را با موجودی الهی اشتباه گرفتند. «خداوند باری‌تعالی چه کرده است؟ خداوند خواب را بر او [=آدم] مستولی کرد و بدین‌ترتیب همگان دانستند که او انسان است [و نه موجودی الهی].» -مدراش رباه-هشتمِ پیدایش-

حتی اگه با شور و عشق دل به کسی ببندی، به‌مرور اون‌قدر دل‌سرد می‌شی، که باید بقیه‌ی عمرت رو واسه پیدا کردن یه جرقه جون بکنی و در نهایت تو و عشقت به‌خاطر همین مساله، جوری از هم متنفر می‌شید، که روت نمی‌شه تو آینه به خودت نگاه کنی... -نفت-

آخر چرا غم‌های شخصی آدم‌ها را به خودشان وا نگذاریم؟ آدم از خودش می‌پرسد که آیا غم، تنها چیزِ این دنیا نیست، که آدم‌ها واقعا صاحبش هستند؟ -پنین-

[…] پرداختن به تفکراتی در باب مرگ و ‌وارسی دقیق هر روزی که می‌گذشت، در تلاش برای یافتن نوعی «سالگردِ آینده» در رمزهای همان روز؛ روز و ماهی که یک وقتی در یک جایی، روی سنگ مزارش خواهد آمد. -پنین-

ما این مسأله رو یادمون می‌ره که همین الان، جهان دیگه‌ای هست، که من و تو هرگز اون‌جا همو ندیدیم. اگه این حقیقت داشته باشه، نمی‌دونم بین این من و اون یکی، کدومشون ناراحت‌تره. -هم‌آشیانِ پرنده‌ها-

NAC داره به سرنوشت نوروبیون دچار می‌شه؛ هر کی رو می‌بینی، یه لیوان گرفته دستش داره قرص جوشان با بوی فاضلاب می‌خوره.

کیفیت ترجمه.🤌🏿

به‌ندرت پیش می‌آید که چیزی به اندازه‌ی عشقِ به وصال رسیده، به مرگ نزدیک باشد. -عشق و آشغال-

رکیک نبودن داره روز به روز سخت‌تر می‌شه.

آرش کمالی حتی تو دویدن هم بَده.

اگر تراریخته‌سازی انسان برای دست‌یابی به نامیرایی ناروا باشد، گناهی که مرتکب شده‌ایم بی‌حرمتی به طبیعت نیست، بلکه “خداپنداریِ خویشتن” است. ولی در چه نقطه‌ای اعمال قدرت علمی یا فناورانه، خداپنداری خویشتن یا تلاش گستاخانه برای غصب جایگاه خداوند محسوب می‌شود؟ -اخلاق در سیاست-

حرام‌زاده وقتی خدمت‌گزار باشد، شاید آدمِ خوبی شود. -بازگشت به کیلی‌بگز-

برای مردن، فقط کافی‌ست بخواهی. -بازگشت به کیلی‌بگز-

خدا رو شکر یاسوج و لورستان رو داریم از دست می‌دیم.

هشت.

انسان از قبول این مطلب که زندگی‌اش در این مهم‌ترین جنبه به پایان رسیده و امیدهایش تحقق یافته‌اند، سر باز می‌زند. او اکراه دارد به صورت مرگ نگاه کند و به‌ندرت پیش می‌آید که چیزی به اندازه‌ی عشقِ به وصال رسیده، به مرگ نزدیک باشد. -عشق‌وآشغال-

سیگارها، شبیه علائمِ سجاوندی زندگی‌اند. -چقدر خوب سیگار می‌کشیدم-

البته باید بپذیرم افسرده‌ام و زودرنج. از رفتار و کردار خود کلافه‌ام. -چقدر خوب سیگار می‌کشیدم-