Henri Martin, Canal in Venice من رو یاد Barcarolle شوپن انداخت.

«شما به اولین اپیزود از پادکست فلان گوش می‌کنید.» [پخش موزیک جز] خداحافظی با پادکست، دانلود اون موزیک و رقص، رقص، رقص وضعیت شنونده‌های پادکست

دنیا بیشتر از هر زمان دیگری شبیه به دورهٔ جنگ دومه. بُهت و جاخوردگی بشر از شکست "روشنگری، خرد، تمدن" و... از توحشی که به صورت عریان و نه در قالب دم‌ودستگاه‌های ایدئولوژیکی در جریانه. از گرسنگی و نسل‌کشی بی‌پرده. زمانهٔ برآمدن دیالکتیکِ دیالکتیک روشنگری‌هاست.

نامهٔ آلتوسر به لکان:

این دوست‌مون قرار بود ساعت ۴ بیدارم کنه و ۵ کوه باشیم

نمی‌دونم چطور توصیفش کنم، «حظ»، «اوج» یا مثلا «خلسه». یک حس آنی رفلکتیو که وسط تمرین گروهی -وقتی همه‌چی طبق تنظیم میشه- تا الان دو مرتبه بهم دست داده. امشب برای دومین بار. کل تنم از فرط هیجان می‌خواد بلند بشه و با حرکات غریزی خودش رو ابراز کنه. واقعا چیه این هارمونی.

قرار است یک نفر از ما را بکشند. لطفاً بخوانید، امضا کنید، و به اشتراک بذارید. docs.google.com/forms/d/1phZLO… #شریفه_محمدی #نه_به_اعدام

صدای نفسی که نوازنده حین اجرا می‌گیره >>>>>>> اینو گوش می‌دادم: youtu.be/0NTVXaxHBQQ?si…

ماندن فلاکت است، رفتن فلاکت است. «مالوی» - بکت "The life of Weary" - Ferdinand Hodler

«چقدر خوب است که بی‌حرکت روی کاناپه دراز بکشی و بدانی که در اتاق تنها هستی! سعادت واقعی بدون تنهایی ممکن نیست! فرشتهٔ مطرود حتما به این دلیل به پروردگار پشت کرده بود که دلش تنهایی می‌خواست، چیزی که فرشتگان با آن بیگانه‌اند.» |اتاق شمارهٔ ۶|

تنوع پوشش توی شهر بهم شعف خاصی همراه با بغض می‌بخشه. با اینکه این پوشش اختیاری نیست ولی حسی شبیه به حس پیروزیه. یک‌شکلی زیبا نبوده و نیست.

هامپتی دامپتی: وقتی کلمه‌ای را به کار می‌برم، آن کلمه همان معنا را می‌دهد که من می‌خواهم؛ نه بیشتر و نه کمتر. آلیس: سؤال این است که آیا تو می‌توانی کلمات را وادار کنی که این همه معانی متفاوت بدهند یا نه. هامپتی دامپتی: سؤال این است که چه کسی قرار است ارباب باشد. وسلام. (کارول)

فلسفه برای رانسیر بنیاد دیگر رشته‌ها نیست، بلکه میدان جنگی برای تعریف قدرت و حقیقت است. نقش واقعی آن برهم‌زدن مرزهای قراردادیِ مورد ادعای هر میدان است که صرفاً برای ایجاد نوعی هالهٔ اقتدار طراحی شده‌اند‌. از ماهیت شاعرانهٔ آرخه: t.me/signifiantsvid…