A rainy afternoon in Glencoe, Scotland

من وقتی یکی ازم در مورد قیافه یه دختر نظر میپرسه

آدمی چقدر به مرگ نزدیکه. میتونستم الان دیگه توی این دنیا نباشم😭داشتم اولین لقمه ی شامم رو میخوردم که استخون سینه ی مرغ رو قورت دادم و داشتم خفه میشدم. به معنای واقعی داشتم میمردم و نیست میشدم. فقط یک نیرویی بهم گفت محکم سرفه کن و بعدِ چندتا سرفه دوتا استخون از گلوم پرت شد بیرون.

یه ابر بارونی🥹 کاش این لوستر اتاق من بووووود. چقدر رویایی😭🌧️💧

good night 🌙✨

🥹

✨🤍

good night🌘✨🤍

-تو خونه حوصله‌ات سر نمیره؟ . من :

جدی اینایی که میگن نمیتونیم لاغر کنیم رو نمیفهمم. واقعا کاری نداره. یعنی رژیم گرفتن و کم غذا خوردن و پایبند بودن بهش برای رسیدن به بهترین نسخه ی خودت انقدر سخته؟ کمتر غذا خوردن و حذف غذاهای چرب و پر کربوهیدرات انقدر طاقت‌فرساست؟ طاقت فرساتر از داشتن یک بدن پر از سلولیت و چربی؟

واقعا زن ایرانی یه کص داره هزار هزار تا کصبان

. Edward John Poynter, An Evening at Home, 1888. .

بنده در حال آرزو کردن اینکه "کاش اون چیزی که می‌خوام بشه چون اگه نشه من تموم می‌شم".

خوشبختی برای من یعنی یه کتابفروشی کوچیک توی این شهر داشته باشم که طبقه‌ی بالاش خونم باشه.

احتمالا خیلیهاتون میدونید ولی برای یادآوری میگم.🙏 لطفا حتما سر قوطیهای کنسرو‌ رو‌ بعد از مصرف له کنید. ممکنه حیوانات سرشونو داخل قوطیها کنن و گیر کنه یا صدمه ببینن.

اکثر شبها با فکر اینکه الان این وقت شب اون بیرون سگ‌ ها و گربه‌ هایی هستن که بی سرپناه برای خودشون گوشه ای کز کردن و گرسنه و تشنه خوابیدن، خوابم نمیبره😔 کاش میشد دولت یک جایی رو توی هر شهر برای این فرشته ها درست کنه و شب ها همشون برن توی یک سر پناه گرم و نرم با غذا و آب😔