Watchmaker یک آرزو برآورده شد:)))

وقتی از آزار پاییز برگ و باغم گریه می‌کرد قاصد چشم تو آمد مژده روییدن آورد

جای ماکان بیش از حد خالیه.

یه چیزی که الان یهو یادم افتاد از ماکان این بود که معلمای امروزی ترجیح میدن قطعاتی که خودشون زدن و مسلط‌ان رو به هنرجوهاشون بدن که زحمت اضافی‌ای پاشون نیوفته، اما یبار یه جمله خیلی جالبی ماکان بهم گفت؛ گفت اگر میخوای اینو بزنی بیا باهم میشینیم یادش میگیریم، منم باهات یاد میگیرم.

شیطونه می‌گه سانس سوم رو هم تمدید کنیم.

سالی که نکوست از بهارش پیداست

آخوند بعد تست MBTI:

این اینجا باشه که فردا وقتی خودش مرد و ما ریدیم به قبرش، نیاید به خاطر نوستالژی‌ای که با فیلماش دارید گه بخورید! #مرضیه_برومند

H.Amirabdollahian امیرعبداللهیان . «سخنرانی» نکردی هرچه کردی که دیدم مانده بودی در الفبا معمایی بیاموزم تو را سخت: کنون بگذار در جای «الف» «یا»

قول مردونه؟

I live in Iran now What's your super-power?

وقتی میگم دنیا از نگاه نقاش:

دلم واسه توئیتر تنگ شده بود

چمران زیرته

اگه تونستی اجازه ندی همونجا می‌بوسمت

آها.

That was rough

شبیه خورشتیه که دو روز بیرون مونده. دس خوش