اون لحظه‌ای که بعد کلی دل‌دل کردن و صبر و ابهام دیگه یقین داری باید چکار کنی؛
مثل نور عصر زمستون
مثل هوای اول صبح فروردین
مثل بادِ خنکِ اولین پیچ‌های جاده چالوس می‌مونه‌.
آدم میگه : آخیـــش...

مهر ۹۷، لحظه‌ای که اولین بار حرم امیرالمومنین رو دیدم.
وسط خیابون، اول شارع‌الرسول نشستم زمین. پام که نه، تمام تنم خالی کرده بود؛ نفس کشیدن یادم رفته بود.
یکهــو نفسم باز شد، نفس بلند کشیدم و آنچنان های‌های گریه کردم که کاش هزاربار همون لحظـه رو زندگی کنم.

توییت‌های شرحی-ادایی مونو چکار کنیم؟
ببین چکار کردی زن! میذاشتی حرفمونو بزنیم خب.

خونمون رو دوست دارم. زیباست، بزرگه، پرنوره. اما آنقدر غربه که نمیشه توش روضه گرفت.
دلم میخواد دیوارها رو سیاهی بزنم، مبل‌ها رو جمع کنم، همه رو خبر کنم... روضه بگیرم.
اصلا خونه که نشه توش روضه گرفت به چه‌کار میاد....

سخن اینست که ما بی تو نخواهیم....

عمیقأ نیاز دارم دوستام و دعوت کنم به گرلز نایت، تا خود صبح انقدر بخندیم که بشوره ببره همه‌ی این تلخی‌هایی که دیدم این مدت.

این شفای نیمه‌شب تا سحر رو با عالمی عوض نمیکنم؛ انگار جانِ کهنه‌ی آدمو میبرن
تازه و نو تحویل آدم میدن.

شدت احساس ناکافی بودنی که اینجا و آدماش بهم میدن داره روحمو خراش میده؛
کاش شنبه نشه....

[کار خوبه خدا درست کنه، سلطان محمـود خر کیه؟]

چقدر این روایت عین حقیقته:
هیچ انسانی تکبر یا گردنکشی نکرد مگر به واسطه ذلت و حقارتی که در خود یافت.
#امام_صادق

[وَاذا قِيلَ لَهُم لَا تُفسِدُوا فِي الارضِ،
قَالُوا انَّمَا نَحنُ مُصلِحُون]

وقتی به آنان گفته شود در زمين فساد نكنيد، مى گويند ما خودمان اصلاحگريم!

فَدَعــا رَبّهُ
انّــی مَغلوبٌ...فَانتَصِــر

پس خدایش را صدا زد که:
من شکست خورده‌ام، بدادم برس....

۰۳/۰۱، یارب...انّ لنـا فیک املا طویلا.
[ شروع‌های ناگهان، استمرار، تاب آوری، شناختِ آنچه دردش هرگز رخ ننموده بود]

ساقی بیــا که عشق ندا می‌کند بلنــــد.....

قراردادم این ماه اینجا تموم میشه و میخام تمدید نکنم
این ایده زن مستقل و کاری و.... اینا خوب نبود میخام برم دزد شم

متاسفانه مدیرم و خیلی دوست دارم، و متاسفانه‌تر که خیلی قبولش دارم :)))
چرا متاسفانه؟
چون این آدم باهوش باید دوستم می‌بود، نه مدیرم!

شاید یک شخص آنقدر که میل به درک شدن دارد ، میل به دوست داشته شدن نداشته باشد.

- جورج اورول / ۱۹۸۴

كان الله معي حين لم أكُن أستحق

خدا با من بود
حتی وقت هایی که لیاقتش رو نداشتم...

این راسته؟؟؟

و کَیف اقطَعُ رَجایی مِنک
و انتَ... انتَ؟